کسی به حیوان مرده لگد نمی زند......

در کتاب * آیین زندگی * اثر دیل کارنگی داستانی نقل شده که در اینجا ذکر می کنیم:

شاهزاده ای که در دبیرستان نظام درس می خواند، روزی با یکی از همشاگردیها به نزاع پرداخت.
همشاگردی جسور و بی باک لگدی به شاهزاده نازک نارنجی زد و او را نزد دیگران تحقیر کرد.
شاهزاده که انتظار چنین رفتاری را نداشت، به مدیر مدرسه شکایت برد.مدیر مدرسه با تعجب از شاگرد پرسید:پسر، برای چه این کار را کردی؟ مگر نمی دانی که این شاهزاده در آینده شاه این مملکت می شود؟ پسر جواب داد: چرا، خیلی خوب هم می دانم.به این دلیل به او لگد زدم که بعدها ،وقتی که شاه شد، به دوستانم بگویم که در جوانی چنین کاری را کرده ام!

با این تفسیر اگر کسی به شما حسادت کرد،نباید ناراحت شوید. یقینا امتیازات قابل توجهی در شما بوده که حسادت او را برانگیخته است. همه دشمنیها را جدی تلقی نکنید، زیرا برخی از آنها از رقابت و چشم و همچشمی ناشی می شوند.

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد