خداوند از ما نمی خواهد کارهای بزرگی را به ثمر رسانیم
او فقط از ما می خواهد کارهای کوچک را با عشقی شگرف انجام دهیم ...


چگونه آینده ای درخشان داشته باشیم ؟

۱.بدانیم که زندگی همیشه عادلانه با ما برخورد نمی کند. آنچه مجبور به قبولش هستیم ، بپذیریم و مواردی را که قادر به تغییرشان هستیم تغییر دهیم.

2- قبل از انجام هر کاری درباره آن خوب فکر کنیم. یک لحظه بی دقتی سال ها پشیمانی و اندوه را به همراه می آورد.

3- در جست و جوی زیبائی موجود در زندگی ، طبیعت و مردم باشیم.

4- سپاسگذار دارائی های مادی خود ، مردم و لحظاتی که سپری می شوند ، باشیم.

5- تمام سعی و تلاش خود را برای بوجود آوردن سرگرمی های مفید به کار گیریم. این راه بهترین روش برای بوجود آوردن رشته های محبت بین دیگران و خودمان است و خاطرات زیبائی را ترسیم می نماید.

6- زمانی را به خود اختصاص دهیم و کاری را انجام دهیم که ار آن لذت می بریم و هیچ گونه احساس گناهی از انجام دادن آن نداشته باشیم.

7- دیگران را بدون قضاوت کردن درباره شان بپذیریم و بدانیم هر فرد با دیگری متفاوت است.

8- دیگران را ببخشیم ، زیرا دلخور بودن از دیگران بیشتر خود ما را می آزارد.

9- ذهن خودمان را برای ایده های جدید آماده کنیم و از سعی و تلاش نترسیم.

10- در ذهن خود برنامه هایی را تصور کنیم و به سوی چیزی که می خواهیم ، حرکت کنیم.

با قدرت به پیش!

بکوشیم عظمت در نگاه ما باشد...
در بیمارستانی ، دو مرد بیمار در یک اتاق بستری بودند. یکی از بیماران اجازه داشت که هر روز بعد از ظهر یک ساعت روی تختش بنشیند . اما بیمار دیگر مجبور بود هیچ تکانی نخورد و همیشه پشت به هم‌اتاقیش روی تخت بخوابد.
آنها ساعت‌ها با یکدیگر صحبت می‌کردند، از همسر، خانواده، خانه، سربازی یا تعطیلاتشان با هم حرف می‌زدند.
هر روز بعد از ظهر ، بیماری که تختش کنار پنجره بود ، می‌نشست و تمام چیزهایی که بیرون از پنجره می‌دید برای هم‌اتاقیش توصیف می‌کرد. بیمار دیگر در مدت این یک ساعت ، با شنیدن اوصاف دنیای بیرون ، روحی تازه می‌گرفت.
این پنجره ، رو به یک پارک بود که دریاچه زیبایی داشت مرغابی‌ها و قوها در دریاچه شنا می‌کردند و کودکان با قایقهای تفریحی‌شان در آب سر گرم بودند. درختان کهن ، به منظره بیرون ، زیبایی خاصی بخشیده بود و تصویری زیبا از شهر در افق دوردست دیده می‌شد. همان طور که مرد کنار پنجره این جزئیات را توصیف می‌کرد ، هم‌اتاقیش چشمانش را می‌بست و این مناظر را در ذهن خود مجسم می‌کرد.
روزها و هفته‌ها سپری شد.
یک روز صبح ، پرستاری که برای حمام کردن آنها آب آورده بود ، جسم بی‌جان مرد کنار پنجره را دید که با آرامش از دنیا رفته بود . پرستار بسیار ناراحت شد و از مستخدمان بیمارستان خواست که مرد را از اتاق خارج کنند.
مرد دیگر تقاضا کرد که تختش را به کنار پنجره منتقل کنند . پرستار این کار را با رضایت انجام داد و پس از اطمینان از راحتی مرد، اتاق را ترک کرد.آن مرد به آرامی و با درد بسیار ، خود را به سمت پنجره کشاند تا اولین نگاهش را به دنیای بیرون از پنجره بیندازد . بالاخره او می‌توانست این دنیا را با چشمان خودش ببیند.
در کمال تعجب ، او با یک دیوار مواجه شد.
مرد ، پرستار را صدا زد و پرسید که چه چیزی هم‌اتاقیش را وادار می‌کرده چنین مناظر دل‌انگیزی را برای او توصیف کند !
پرستار پاسخ داد: شاید او می‌خواسته به تو قوت قلب بدهد. چون آن مرد اصلا نابینا بود و حتی نمی‌توانست دیوار را ببیند!

رازهای دوستی


راز دوستی در این است که

هرگز دوستانت را قضاوت نکنی ، بلکه همواره نکات مثبت آنها را ببینی .

دائما"دیگران را سرزنش نکنی ، بلکه مزایای مثبت کار درست را صادقانه بیان کنی .

از سعادت دوستان شاد باشی و هرگز وضعیت خود را با بدبینی با وضعیت آنها مقایسه نکنی .

در غم و ناراحتی دوستانت شریک باشی و به آنها دلگرمی بدهی ، نه این که با ابراز احساسات نادرست ، ناراحتی شان را تشدید کنی .

حامی حقوق دوستت باشی ، حتی اگر ناچار شوی به اشتباه خود اعتراف کنی .

معتمد بودن است . روی حرفت بایست ، به قولت عمل کن و به تعهد ت پایبند باش .

در معاشرت با جمع رشد کنی و آگاهی ات را افزایش دهی .

به تنش های موجود در رابطه ات بها ندهی و دست به کاری بزنی که موجب تقویت دوستی شود .

برای دوستانت یک دوست واقعی باش ، حتی زمانی که با تو بد می کنند .

به دنبال سودی باشی که به نفع هر دوی شما باشد . هرگز از دوستانت در راه کسب منافع شخصی سوء استفاده نکن .

                                                          ( جی دونالد والترز)

کنفرانس کوئست نت در دوبی

در حال حاضر کنفرانسی در دوبی مخصوص فقط اعضای ایرانی کوئست نت در حال بر پایی است که طبق اخبار واصله توسط دوستانی که در این کنفرانس حضور دارند کمپانی برای هر چه بهتر برپا شدن این کنفرانس سنگ تمام گذاشته مثلا حضور تمامی اعضای هیئت مدیره و روسای تمامی پلانها و بخشهایی مثل وکیشن وتکنولوزی از جمله مواردی است که اهمیت و پربار بودن این کنفرانس را میرساند!در ضمن لازم بذکر است که کمپانی با چنین گردهماییهایی کلیدی بودن نقش اعضای ایرانی را در پیشرفت وبقای کمپانی کوئست اینترنشنال را به ما نوید میدهد! در ادامه میتوان امیدوار بود که بعد از این کنفرانس که هدف اصلی آن معرفی محصولات وپلانهای جدید در کوئست به اعضای ایرانی است اطلاعات ما در این موارد بیشتر خواهد شد/ما امیدواریم که بعد از یک دوره سخت وطاقت فرسا که در ایران بر همه ما گذشته با همایتهای اینچنینی کمپانی اطلاعات وانرزی مضاعفی را بدست آوریم واین میتونه یک موقعیت ایده آل باشه برای تمام کسانی که با وجود این تند بادها امیدوار ومحکم ایستادند وپس نکشیدند!

به امید روزی که از تمام کوئسترهای فعال ومتعهد به عنوان پیشگامان صنعت نتورک وتجارت الکترونیک یاد میشودواوون روز روزی ست که ما با سری بالا گرفته افتخار میکنیم که در همگام کردن کشور عزیزمون ایران با تکنولوزی روز جهان سهیم بوده ایم!

به امید حق!

با تشکر از وبلاگ زیبای

 

۳۰ اصل اعتماد به نفس

اعتماد به نفس هم از خصوصیات بارز یک کوئستره:

 ۳۰ اصل برای اعتماد به نفس بالا  
1- اصل یاد و اتکال به خداوند و اعتماد به قدرت و یاری و حمایت او
2- اصل آگاهی و اشراف و بصیرت لحظه به لحظه به خود
3- اصل تغییر در الگوها و ایجاد نشانه ها
4- اصل خودیابی( من کیستم؟)- قائم مقام ومحبوب خداوند( عزت نفس)
5- اصل احساس خود شایستگی، خودسالاری و احساس شخصیت
6- اصل عدم مقایسه خود با دیگران
7- اصل خودباوری و خودمحوری بعدازخدا محوری
8- اصل داشتن هدف و برنامه در زندگی
9- اصل تمیزی و ظاهر
10- اصل تعریف از خود و دیگران
11- اصل تشویق خود و دیگران
12- اصل تعهد به قول و صداقت و راستی
13- اصل عدم انجام عمل خلاف و عذرخواهی
14- اصل نظم وانضباط کاری
15- اصل دانش و تجربه
16- اصل مدیریت زمان
17- اصل مدیریت اولویت ها
18- اصل اقتدار در مقابل ضعف
19- اصل یقین در مقابل تردید
20- اصل احساس رهبری و مدیریت
21- اصل مسئولیت پذیری
22- اصل سلامت و نگهداری از جسم
23- اصل تبسم
24- اصل ابراز عشق به دیگران و متذکر شدن ویژگیهای مثبت آنان
25- اصل نگاه به دیگران ( در عین تواضع بزرگی خود را در دل حس کنید)
26- اصل عدم تأخیر
27- اصل قاطعیت و گفتن نه
28- اصل عدم شماتت و سرزنش خود و دیگران
29- اصل کمک به دیگران و بخشایش
30- اصل ژست و حالت بدنی

برگرفته از تکنولوژی فکر دکتر آزمندیان

تفکر مثبت،خصوصیت بارز یک کوئستر

7 پیشنهاد برای ایجاد تفکر مثبت


ـ در هر طبقه ای، در جست و جوی افراد مثبت برای ایجاد ارتباط باشید.
ـ در هر سخنرانی، در جست و جوی ایده های جالب باشید.
ـ در هر فصل کتاب، در جست و جوی مفهوم هایی باشید که برای شما مهم هستند.
ـ با هر دوستی، درباره ایده جدیدی که به تازگی یادگرفته اید، صحبت کنید.
ـ از هر معلمی سئوال های خود را بپرسید.
ـ لیستی از اهداف، افکار و رفتار مثبت خودتان تهیه کنید.
ـ به خاطر داشته باشید، شما همان چیزی هستید که فکر می کنید


شما همان چیزی هستید که فکر میکنید

شما همان چیزی هستید که فکر می کنید و در عین حال می توانید نیازهایتان را نیز احساس کنید. پس هدفی والا برای خود تعیین کنید و در راه تحقق آن نهایت تلاشتان را به کار ببندید.
تمامی احساسات، عقاید و دانش ما به افکار درونی مان ـ آگاهانه یا غیرآگاهانه ـ بستگی دارد و چه بدانیم یا ندانیم تحت کنترل هستیم و می توانیم مثبت یا منفی، مشتاق یا بی تفاوت، فعال یا غیرفعال باشیم.
بزرگ ترین فرق بین مردم، رفتار و طرز برخورد آنان است. برای برخی، یادگیری لذتبخش و هیجان انگیز است، برای دیگران سخت و خسته کننده و برای بسیاری دیگر، یادگیری فقط کاری ضروری برای پیدا کردن شغلی مناسب محسوب می شود.
رفتارها و طرز برخورد ما در حال حاضر عادت نامیده می شود که به علت دریافت بازخورد از طرف والدین، دوستان، جامعه و خودمان شکل می گیرد و در واقع تصویری است از ما وجهان ما.
این رفتارها غالباً به وسیله گفتگوی درونی که مرتباً با خود ـ آگاهانه یا غیرآگاهانه ـ داریم، تقویت می شوند. در واقع اولین گام برای تغییررفتار، تغییر گفتگوی درونی ماست. یکی از روش های تغییر عبارت است از تعهد، کنترل وچالش.
تعهد
در خود تعهد و الزام مثبت به خود، یادگیری، کار، خانواده، دوستان، طبیعت و دیگر چیزهای با ارزش ایجاد کنید. به خود و دیگران ارج نهید. در آرزوی موفقیت باشید. با شوق و اشتیاق زندگی کنید و کارهایتان را انجام دهید.
کنترل
فکر خود را روی چیزهای مهم متمرکزکنید. برای چیزهایی که به آن ها فکر می کنید و کارهایی که انجام می دهید هدف و اولویت تعیین کنید، از قبل تمامی فعالیت های خود را در ذهن تصور و مرور کنید. برای مقابله با مشکلات، استراتژی داشته باشید، یاد بگیرید که چگونه به خود آرامش بدهید. ازموفقیت ها لذت ببرید و با خود روراست باشید.
چالش
مشوق خود باشید. هر روز رفتار خود را تغییر دهید و بهبود بخشید. تمام تلاش خود را به کار ببندید و به عقب برنگردید. یادگیری و تغییر را غنیمت بشمارید. چیزهای نو را امتحان کنید. گزینه ها و انتخاب های مختلف را درنظر بگیرید. با افراد جدید آشنا شوید. هر چیزی را که نمی دانید بپرسید. مواظب سلامت جسمانی و روحی خود باشید. مثبت گرا باشید. مطالعات نشان داده که افراد دارای این مشخصات در اوقات خوش، برنده هستند و در شرایط سخت، محکم و قوی به زندگی ادامه می دهند. تحقیقات همچنین نشان داد مردمی که آگاهانه گفتگوی درونی و غرور خود را اصلاح می کنند، غالباً خیلی سریع در رفتارشان بهبود حاصل می شود. انرژی آنها افزایش می یابد و همه چیز به نظر بهتر می آید.


تعهد، کنترل و چالش به ساخت اعتماد به نفس و ایجاد تفکر مثبت کمک می کنند.

راز خوشبختی


  
تاجری پسرش را برای اموختن " راز خوشبختی " به نزد خردمندترین انسانها فرستاد.
پسر جوان چهل روز تمام در صحرا راه می رفت تا اینکه بالاخره به قصری زیبا برفراز کوهی رسید .مرد خردمندی که او در جستجویش بود انجا زندگی می کرد.
بجای اینکه با یک مرد مقدس روبرو شود وارد تالاری شد که جنب و جوش بسیاری در ان به چشم می خورد .فروشندگان وارد و خارج می شدند .مردم در گوشه ای گفتگو می کردند .ارکستر کوچکی موسیقی لطیفی می نواخت و روی یک میز انواع و اقسام خوراکیهای لذیذ ان منطقه چیده شده شده بود .
خردمند با این و ان در گفتگو بود و جوان ناچار شد دو ساعت صبر کند تا نوبتش فرا رسد.
خردمند با دقت به سخنان مرد جوان که دلیل ملاقاتش را توضیح می داد گوش کرد اما به او گفت که فعلا وقت ندارد که " راز خوشبختی" را برایش فاش کند . پس به او پیشنهاد کرد که گردشی در قصر بکند و حدود دو ساعت دیگر به نزد او بازگردد.
مرد خردمند اضافه کرد : معذالک می خواهم از شما خواهشی بکنم .
انوقت یک قاشق کوچک بدست پسر جوان داد و دو قطره روغن در ان ریخت و گفت : در تمام این مدت گردش این قاشق را در دست داشته باشید و کاری کنید که روغن ان نریزد .
مرد جوان شروع کرد به بالا و پایین رفتن از پله های قصر در حالیکه چشم از قاشق برنمی داشت .
دو ساعت بعد به نزد خردمند برگشت.
مرد خردمند از او پرسید : ایا فرشهای ایرانی اتاق ناهارخوری را دیدید ؟
ایا باغی را که استاد باغبان ده سال صرف اراستن ان کرده است دیدید ؟
ایا اسناد و مدارک زیبا و ارزشمند مرا که روی پوست اهو نگاشته شده در کتابخانه ملاحظه کردید ؟
مرد جوان شرمسار اعتراف کرد که هیچ چیز ندیده است . تنها فکر و ذکر او این بوده که قطرات روغنی را که خردمند به او سپرده بود حفظ کند . خوب پس برگرد و شگفتیهای دنیای مرا بشناس . ادم نمی تواند به کسی اعتماد کند مگر اینکه خانه ای را که او در ان ساکن است بشناسد .
مرد جوان با اطمینان بیشتری این بار به گردش در کاخ پرداخت . در حالیکه همچنان قاشق را بدست داشت با دقت و توجه کامل اثار هنری را که زینت بخش دیوارها و سقفها بود می نگریست .
او باغها را دید و کوهستانهای اطراف را . ظرافت گلها و دقتی را که در نصب اثار هنری در جای مطلوب بکار رفته بود تحسین کرد .
وقتی به نزد خردمند بازگشت همه چیز را با جزییات برای او توصیف کرد .
خردمند پرسید : پس ان دو قطره روغنی که به تو سپرده بودم کجاست؟
مرد جوان قاشق را نگاه کرد و متوجه شد که انها را ریخته است !
انوقت مرد خردمند به او گفت :
تنها نصیحتی که به تو می کنم اینست :
" راز خوشبختی " اینست که
همه شگفتگیهای جهان را بنگری بدون اینکه هرگز دو قطره روغن داخل قاشق را فراموش کنی .
گزیده ای ازکتاب " کیمیاگر"
اثر پائولو کوئیلو

سخنانی از بزرگان

تلاش بدون ایمان نبردی از پیش برده را به باخت مبدل میکند.           

                                                                     پائولو کوئلیو
آرزو مکن که خدارا در جایی جز همه جا ببینی -هر مخلوقی نشانی از خداست و هیچ مخلوقی او را هویدا نمیسازد .                اندره ژید

 اگر اندیشه بکاری عمل درو میکنی اگر عمل بکاری عادت درومیکنی، اگرعادت بیفشانی شخصیت به بار می آوری واگرشخصیت بکاری سرنوشت خویش را بر داشت میکنی !                          امرسون

 در جستجوی قهرمان نباشید،خود قهرمان شوید.          آنتونی رابینز

اگر در اولین قدم موفقیت نصیب ما می شد ، سعی و عمل دیگر معنی نداشت .                                                      موریس مترلینگ

فقیرترین مردم کسانی اند که روح ناامید دارند؛ وناامیدی نخستین گام به سوی گور است.                                           ناپلئون بناپارت

اگر دو عبارت "خسته ام" و "حالم خوش نسیت" را از زندگی خود پاک کنید، نیمی از بی حالی و بیماری خود را مداوا کرده اید.     وین دایر

به جای گفتن :"چرا همه بدبختی های دنیا بر سرمن بیچاره فرود می آید" بگویید: " از این واقعه چه نکته ای می توانم بیاموزم...   وین دایر

اغلب افراد به همان اندازه احساس خوشبختی می کنند که تصمیم گرفته اند خوشبخت باشند.                                         لینکلن

به کسی میتوان مردگفت که در نکبت وخوشبختی خودراگم نکند.                                                              ناپلئون بناپارت

بشر موجودیست که بایدبه خود غلبه کند..                        نیچه

انسانهاوقتی یکدیگر رادوست دارند زیباتر از همیشه اند .   بونسلس

شجاعت به معنای نترسیدن نیست به معنی امید داشتن در هنگام ترس است!

فردی که نه می خواند نه می آموزد و نه به کاری دست میزند در بازی زندگانی بازنده واقعی است !                                

داشتن پشتکار، تفاوت ظریف بین شکست و کامیابی است !

 

 

 

ایمان بیاور ...

خداوند نوریست ابدی اگر بتوانی او را ببینی هرگز به تاریکی نمیرسی
خداوند را به یاد داشته باش تا بدی ها از یادت برود
حقیقت چیزی است واقعی تا با تو نباشد باور نمیکنی
از خداوند بخواه ، چون تنها اوست بخشنده
از خداوند بگو ، از نعماتش ، گذشتنش ، بخشش و مهربانیش تا کلامت پاک بماند
با او باش تا با تو باشد شاکرش باش تا لطفش را ببینی
خوب باش تا خوبیهایش را ببینی
عجول مباش که همه چیز بعد از صبوریست...

 ایمان بیاور که عشق او بزرگترین سرمایه جاودانه زندگیست.

تعریف شما از شکست چیست؟

شکست را چگونه تعریف می کنند؟

گفتند: شکست یعنی تو یک انسان در هم شکسته ای!
گفت: نه ! شکست یعنی من هنوز موفق نشده ام.

گفتند شکست یعنی تو هیچ کاری نکرده ای.
گفت نه! شکست یعنی من هنوز چیزی یاد نگرفته ام.

گفتند : شکست یعنی تو یک آدم احمق بودی.
گفت نه! شکست یعنی من به اندازه کافی جرات و جسارت داشته ام.

گفتند : شکست یعنی تو دیگر به آن نمی رسی.
گفت : نه شکست یعنی می باید از راهی دیگر به سوی هدفم حرکت کنم.

گفتند : شکست یعنی تو حقیر و نادان هستی
گفت: شکست یعنی من هنوز کامل نیستم.

گفتند: شکست یعنی تو زندگیت را تلف کردی.
گفت نه! شکست یعنی من بهانه ای برای شروع کردن دارم.

گفتند: شکست یعنی تو دیگر باید تسلیم شوی!
گفت : نه! شکست یعنی من باید بیشتر تلاش کنم.

شما چطور شکست رو تعریف می کنید؟

 

*ارزش انسان به آنچه به دست می آورد نیست ، بلکه به چیزیست که آرزوی به دست آوردنش را دارد .

*حقیقت همیشه دانستن ، و گاهی گفتن است .

*اگرچه به تنهایی و در قلب بیابانی دورافتاده ، از زیبایی بخوانی ، گوشی شنوا خواهی یافت .

*ریشه ، گلی است که شهرت را تحقیر می کند .

*شادی ، همان اندوه بی نقاب شماست ....  با هم می آیند ، و وقتی یکی ازآنها با شما بر سر سفره نشسته ، به خاطر داشته باشید که دیگری در بسترتان  آرمیده است .

*روزهایی که در میانتان بودم کوتاه بود ، و از آن کوتاهتر ، سخنانی بود که گفتم . اگر ذره ای از آنچه که گفته ام حقیقت باشد ، آن حقیقت با ندایی روشنتر و در کلماتی مانوس تربا افکارتان ، خود را آشکار خواهد کرد . اگر امروز روز برآورده شدن نیازهای شما و عشق من نیست ، پس بگذار وعده ای باشد تا روزی دیگر .

*سنجیدن شما با خردترین کردارتان ، مانند سنجیدن نیروی دریاست با سستترین کف آن . برخی از شما مرا کناره گیر و سرمست از تنهایی نام نهادید ، و گفتید : « او هم کلام درختان و جنگل است ، نه انسان ... » آری ،  به حقیقت از تپه ها صعود کردم و در نقاطی دورافتاده گام برداشتم.  چگونه می توانستم شما را ، جز از بلندی ها یا دوردستها بنگرم ؟ چگونه کسی می تواند به راستی نزدیک باشد ، جز آنکه دور باشد ؟

با تشکر از وبلاگ کوئست غرب تهران

حقیقت برای هر انسان ، همان چیزی است که قلب او پذیرفته است...

                                                                   شکسپیر

حرف یا عمل؟

بین ظهور یک ایده در ذهن و انجام عمل چقدر فاصله باید باشد؟

وقتی روی یخ نازک راه می رویم،دیگر فرصت قدم زدن آهسته نداریم.اندکی تاخیر به قیمت شکستن ورقه یخ و فرو رفتن در آب سرد تمام می شود.هر چه یخ نازکتر باشد باید سرعت عمل وواکنش ما سریع تر باشد.یعنی فاصله زمانی بین رخ نمایی یک ایده در ذهن و به عمل نشاندن آن باید به سمت صفر میل کند!یعنی فوری تصمیم به عمل بگیریم و عمل کنیم!                             

بهترین راه برای حل یک مشکل عبور از آن است،نیمی از آدمهای ناامید و افسرده کسانی هستند که از رفتن به دل مشکل می ترسند،درست است که همه کارها را در یک لحظه نمیتوانیم انجام دهیم ولی لااقل در هر لحظه می توانیم کاری انجام دهیم و مجموعه ای از همین کارهای لحظه ای بعداز مدتی تبدیل به یک شاهکار بزرگ می شوند.نهایتا کارها و اقدامات عملی شماست که نتایج را تعیین می کنند.

پیشرفت همیشه با خطرپذیری همراه بوده است.بشریت تمام پیشرفت خودرا مدیون کسانی بوده است که از عمل کردن و از همه مهمتر مسخره شدن بیمی نداشته اند.کسی که دست به کمان می برد،شاید چون ناوارد است از هر صد تیر یکی را به هدف بزند اما کسی که دست به کمان نمی زندصددرصد تیری به هدف نمی زند!

شاید کشتی هایی که در بندر لنگر انداخته اند،از طوفان در امان باشند اما کشتی ها برای این کار ساخته نمی شوند..خالق کائنات خطرپذیری و ریسک اقدام را هم از ما انتظار دارد.فقط آنهایی که تحمل شکست های بزرگ را دارند می توانند به موفقیتهای عظیم برسند،بقیه فقط آدمهایی معمولی باقی خواهند ماند.هرگز از یاد نبریم که بسیاری از اوقات بزرگترین عمل شجاعانه چیزی نیست جز یک عمل کوچکی که همین الان باید انجام دهیم.. 

 

دوستان عزیز سلام
به این جمله دقت کنید.
GODISNOWHERE
این جمله به صورت زیر خوانده می‌شود.
GOD IS NO WHERE
همچنین می‌تواند به صورت زیر هم خوانده شود.
GOD IS NOW HERE

هر چیز در زندگی به این امر وابسته است که چگونه بیندیشیم و چگونه فکر کنیم. هر گونه که فکر کنیم، زندگی می‌کنیم. پس مثبت بیندیشیم.

با تشکر از وبلاگ F U T U R E

مراحل قلمرو سکوت

 

1-   راه وظیفه (اهداف مادی) 30دقیقه :

10دقیقه تحلیل 24 ساعت گذشته

10دقیقه هدف گذاری امروز

10دقیقه هدف گذاری بلندمدت   

 

2-   راه دانش 20دقیقه :

15 دقیقه خواندن یک کتاب

5 دقیقه خلاصه برداری کتاب مزبور

 

3-   راه فداکاری (نیایش) 10 دقیقه :

مکالمه با خدا درسکوت درونی

  

این سه مرحله مجموعا یک ساعت ازشبانه روز شما را شامل میشود. ترجیحا این یک ساعت، ساعتی از شبانه روزباشد که توانائی ذهن زیاد است. مثل ساعات قبل از طلوع آفتاب. این تمرین درمکانی ساکت و آرام برگزار می شود، با سقف یا بدون سقف.

 

دراین یک ساعت باید با تمرین به مرحله ای میرسید که صداهای درون وبرون خود را نشنوید. برای این کار تمرکز کنید وبا دقت به تک تک صداها گوش دهید وآنها را تفکیک کنید وبا خود تکرارکنید: من صدای ..... را نمی شنوم وآنقدراین کاررا تکرارکنید که دیگرهیچ صدائی را نشنوید، ابتدا صداهای بیرون و سپس صداهای درون : آرامش وسکوت مطلق .

 

دراین یک ساعت به دقت تمرکز کنید، اگرحواس شما پرت شد یا به صدائی گوش دادید، درهرکجای کار که بودید، باید ازاول شروع کنید.

 

این تمرین سه مرحله ای را به مدت 21روز پیاپی می توانید انجام دهید ، اگر یک روزآن را ترک کردید باید ازاول شروع کنید. 21روز از لحاظ روانشناسی زمانی است که طول می کشد تا یک رفتار وعادت دردرون شما شکل گیرد. پس از این مدت قلمرو سکوت به یکی از خصلتهای شما تبدیل میشود وشما دور ازهیاهو وغوغای درون وبرون به خودشناسی وخداشناسی می رسید وزندگی جدیدی را آغاز می کنید.

 اقامت خوشی رادرسیاره زمین برای شما آرزومندم.

 

منبع:گلدکوئست جام جهان نما

    نکته هایی از کتاب پر بار بهترین نتورکر دنیا

     ۱-     با همه خوش برخورد باش

2-     بنشینیم و ببینیم که موفقیت برای ما چه معنی میدهد ( با این کار بهتر میتوانیم آینده نگری کنیم و مشکلات را حل کنیم )

3-     انگیزه شما از زندگی چیست ؟ ( زندگی بی انگیزه بی معنی است )

4-     از هر جمله مثبت یک مصرف کننده ، 11 نکته منفی از طرف افراد گفته میشود ( مردم همیشه از انتقاد کردن لذت میبرند پس منتظر موجهای منفی باشیم )

5-     همه ما که در شبکه های مختلف مشغول فعالیت هستیم نسبت به کل صنعتی که آن را ارائه میکنیم مسئولیم .

6-     اگر تمرکز خود را از روی شخص خود به چیزی بزرگتر معطوف کنیم ، آنگاه مشکلات بزرگ همگی کوچک خواهند شد.( وقتی به قله کوه نگاه میکنی تپه ها دیگر به نظر نمی آیند )

7-     هدفی بزرگتر از خودت داشته باش و هر چه هدفت بزرگتر باشد ، بسیاری از چیزها کوچک خواهند شد .

8-     در این کار مهم این است که قابل همانند سازی باشی .( ماهی گرفتن را یاد دهیم نه ماهی را)

9-     داشتن اطلاعات بصورت کلی باعث موفقیت نمیشود بلکه باید تمرین کرد و با تمرین به آن رسید.( اینکه بدانیم چگونه و با چه زاویه ای باید به توپ ضربه بزنیم تا در گل قرار گیرد فقط تئوری است باید بارها و بارها تمرین کرد تا موفق به زدن ضربه به بهترین وجه شد )

10-  در مورد اشتباهات دیگران از خود اشخاص بپرس ( با این کار بجای اینکه جوابی آماده را به او بدهی باعث میشوی که خود او با استدلال خودش و با تفکر خودش پی به اشتباهش ببرد )

11-  درباره خیلی از اتفاقات نباید احساسم مرا کنترل کند ، بهتر است تنها روی این تمرکز کنم که چه اتفاقی افتاده و برای این اتفاق کاری انجام دهم .( بهترین راه بعد از هر اتفاقی بررسی دقیق آن و مشخص کردن دلایل آن میباشد)

12-  سه چیز برای پیروزی کافیست ، نتیجه داشتن ، آموختن ، لذت بردن

13-  معنای واقعی تجارت شبکه ای این است : همیشه روی نتیجه نباید تمرکز کنی چه در برخورد با خودت و چه در برخورد با افرادی که در گروهت هستند .

14-  تو کیستی ؟ من مجموع همه تجربیاتی هستم که تا بحال داشته و همه فکرهایی که درباره این تجربیات کرده ام ، همچنین همه چیزهایی که هر کس تا بحال درباره من گفته است.

15-  رنج آور بودن یا هرچیزی دیگر بودن قابل تغییر است ، در صورتی که ما ذهن مان را معطوف آن کنیم .( هر چیزی ممکن است فقط اگر بخواهیم )

16-  تمام تلاشتان را متمرکز بر رشد کسانی کنید که به این کار متعهد شده اند.( ما در این کار یک جنسی را میخریم و بعد از خرید حق بازاریابی به ما تعلق میگیرد حال اگر خواستیم از این حق استفاده کنیم که میتوانیم با استفاده از آموزشها و تجربیات بالاسری ها در آن موفق شویم وگر نه هیچ اجباری برای بازاریابی در این کار وجود ندارد بنابراین مشخص میشود که خیلی از افرادی که وارد این مجموعه میشوند به دلایل شخصی از فعالیت در این کار باز میایستند و شما هر چه نیرو بگذارید چون آنها خود نمیخواهند موفق نمیشوند پس بیایید نیرویتان را صرف کسانی کنید که به این کار متعهد شده اند)

17-  سرایداری بهترین تمرین برای راهبری در تجارت شبکه ای است ، همه تجارت شبکه ای یعنی پذیرفتن مسئولیت مردم.( شما در این کار درباره هر کسی که وارد میکنید مسئولید که تمامی آموزشها را بدهید و تا میتوانید او را پیگیری کنید)

18-  عادات باور شده من بر مهارتم در تعیین اهدافم به صورت واقعی تاثیر میگذارد ، عاداتی که من الآن دارم یا این که دست کم تا به حال داشته ام من را به جایی که الآن هستم رسانده است ، پس باید روی آنها کاری کنم زیرا من در جایگاهی که میخواهم باشم نیستم ، پس گام اول متعادل کردن ترازوست .

19-  برای امکاناتی که در اختیار ماست ارزش قائل باشیم .

20-  به دیگران آموزش بده که به دیگران آموزش بدهند ، چیزی که به آن میرسی موفقیت طولانی تر ، راهبران بیشتر و فرهنگ راهبری بیشتر در مجموعه است چیزی که باعث خلاقیت و استحکام بیشتر میشود.

21- اگر من میتوانم انجامش دهم ، اگر میتوانم موفق شوم پس شما هم میتوانید حرکت کنید ، باورتان را تغییر دهید ، فقط بدانید که میتوانید رویاهایتان را زنده کنید .

22-  چیزی که ذهن آنرا باور کند ، تو میتوانی آنرا بدست آوری.( پس بیاییم به باور برسیم )

منبع: KARAJ GOLD QUEST

حرف یا عمل؟

آیا کسی که عمل میکند ارزشمند تر است یا کسی که حرف می زند؟

چرا بسیاری از مردم در ایستگاه فکرو حرف متوقف میشوند و هرگز به

خود جرات نمیدهند تا گامی پیش نهند و عملی انجام دهند!؟

بین گفتن و عمل کردن کفشهای زیادی باید پاره شود و پاهای زیادی

خسته شود.شاید از نظر بعضیها هزینه عمل کردن بالاست!؟

همیشه کوتاهترین پاسخ عمل کردن است.آنها که فقط حرف میزنند

زندگی خود را هزینه میکنند.اما کسی که به جای حرف زدن عمل

میکند هزینه اش را در حین عمل در می آورد.

سگی که پارس می کند بهتر از شیری است که خوابیده!

هیچ چیز بهتر از عمل کردن نمی تواند اظطراب و دلشورگی افکار

پیچیده و بزرگ را برطرف سازد.اولین گامهایی که بر می داریم درست

قبل از تمام شدن،مقدمات ظهور محل گذاشتن گام دوم را آماده

میسازد و به همین ترتیب خود مسیر راه را به ما نشان خواهدداد.اگر

دقت کنیم میبینیم که ما عادت داده شده ایم که همیشه خودمان را با

ایده ال های خود محک بزنیم،اما وقتی می خواهیم راجع به دیگران

قضاوت کنیم بر اساس عمل آنها داوری می کنیم  و این یعنی عمل

همیشه بر حرف و گفتار و نوشته و کلام ارجحیت دارد.پس در این

موضوع نباید شک کرد.

از عمل کردن نهراسید،فراموش نکنبد که همیشه قدم اول را برداشتن

شاید سخت ترین گام باشد،اما مهم ترین گام هم هست.

                                                                   ...ادامه دارد