شیوه های تجلی توانگری

یکی از سرمایه داران معروف آمریکایی می گوید:* آنچه لازم است مبارزه با فقر نیست،فهم نیروهای مولد توانگری است.* نیروهای مولد توانگری نیروهایی ذهنی و معنوی هستند.برای پیکار معنوی و ذهنی با فقر اولین گام گشودن چشم دل است.اساسی ترین گام در گشودن چشم دل دست کشیدن از این عقیده است که فقر فضیلتی روحانی و اخلاقی است.زمانی چشم دلتان را به روی توانگری گشوده اید که بدانید در بحبوحه تنگدستی امکان توانگری هست.اگر به هنگام تنگدستی چشمتان را متوجه توانگری نمایید،آنگاه متوجه بروز دگرگونیهای دلپذیر و شگرف در زندگیتان خواهید بود.اما برای اینکار باید معنای واقعی توانگری را بدانید.میزان آرامش،تندرستی،
فراوانی،برکت و نعمت در زندگی و جهانتان میزان توانگری شما را نشان می دهد.توانگری یعنی آرامش ذهن.توانگری یعنی هماهنگی.توانگری یعنی تندرستی.
این که بدانید منشا رزق و روزی هر انسانی خداوند است،به یکی از رازها در زمینه توانگری پی برده اید.پس مادامی که با منشا در ارتباط باشید توانگر خواهید بود.دیگران تنها می توانند وسایلی باشند تا برکت شما از آن راهها به دستتان برسد.اما خداوند تنها منشا است.در این صورت به یگانه منشا هدایت و روزی چشم دوخته و از اعماق قلبتان این جملات را برزبانتان جاری کنید:
*من برای کسب توانگری خود به انسانها و شرایط متکی نیستم.منشا توانگری من خداست و هم اکنون از راههای ویژه خودش،توانگری و برکاتم را به من میرساند.*
این آرمان که خداوند تها منشا توانگری است و توانگری پایه و اساسی معنوی دارد،آرمانی عملی است و هرگاه چشم دلتان را به روی این آرمان رهاننده بگشایید،توانگری شما آغاز می شود.به یاد داشته باشید که توانگری راستین به جز توانگری مالی سلامتی،تندرستی و آرامش را هم شامل می شود.             
از کتاب*چشم دل بگشا* نوشته*  کاترین پاندر*  

چگونه لیدر های موفق را با خود همراه کنیم؟

علت اینکه بسیاری از بچه ها در جمع مورد شماتت و بی مهری بالا سری ها یا دیگر دوستان قرار می گیرند این است که ناآگاهانه مرتکب اشتباه می شوند و نامشان به عنوان ناسازگار سر زبانها می افتد.موارد زیر را که منجر به این وضعیت می شوند به خاطر داشته باشید و از آنها دوری کنید.
۱.عیبجویی از هم تیمی ها
۲.حسادت به افراد موفق مجموعه
۳.عدم مسولیت پذیری در انجام کارتیمی
۴.شانه خالی کردن از قبول وظایف جدید
۵.ضعف و تردید در تصمیم گیری و به تاخیر انداختن کارها
۶.عدم پذیرش اشتباهات خود
۷.بی علاقگی در جلسات و نسبت به آموزش و غیبتهای مداوم
۸.بدگویی پشت سر دیگران
۹.انتقاد شدید و با لحن نادرست از دیگران
۱۰.بی اهمیتی نسبت به وقت لیدر
۱۱.به رخ کشیدن اطلاعات و دانسته های خود
۱۲.حامل خبرهای بد بودن و منفی بافی کردن

مواظب عادات دایرکت های خود باشید

دقت در شناخت عادات،علایق و سلیقه دایرکت ها شما را به آنها نزدیکتر می کند و در نتیجه رابطه بهتری بینتان برقرار میشود.به یاد داشته باشید که هنر شناخت افراد با تملق ها و چاپلوسی های رایج بسیار متفاوت است.همکاری با دیگران مستلزم شناختی عمیق از شخصیت آنهاست و از این طریق به اطلاعاتی دست می یابید که در تمام مراحل کار به کارتان می آید.رعایت نکات زیر از شما لیدری صدیق و مطلع می سازد.
۱.سعی کنید روحیه آنها را خوب بشناسید و به آداب و عادات کاری آنها پی ببرید.مثلا آیا آدمی منطقی است یا دمدمی مزاج؟یکدنده است یا انعطاف پذیرو نرمخو؟ خونسرد است یا عصبانی مزاج؟مثبت اندیش است یا بدبین؟
۲.از تفریحات و سرگرمیهای او در خارج از زمان کاری مطلع شوید.
۳.از اعتقادات مذهبی او مطلع شوید تا با پیشامدی غیرمنتظره مواجه نشوید.
۴.با آگاهی از *قلق ها*و شیوه های برخورد موردپسند او هیچ گاه با او درگیر نخواهید شد.
۵.برای ایجاد رابطه ای سالم با او هرگز از حربه تهدید و گوشه و کنایه استفاده نکنید.بهترین راه نرمش،حوصله و دقت در طرز فکر اوست.

صدف و کوسه

افرادی که به کمترین موفقیت و به قولی به آب باریکه ای قانع  اند ، دست در جیب خود کرده اند،آسوده خیال کنار ساحل قدم می زنند و به قول خودشان قناعت پیشه کرده اند.اما آنهایی که انتظار ((بهترین ها)) را دارند و با تمام وجود اهداف خویش را تعقیب می کنند،هرگز از پای نمی نشینند و به گونه ای شایسته از درخت زندگی بهره می گیرند. چنین کسانی جرات و شهامت بیشتری در خود سراغ دارند و به جای قدم زدن در کنار ساحل و باوجود خطر کوسه دل به دریا می زنند و صدف خود را در دل دریا جستجو می کنند.زندگی فارغ از مشکلات و به دور از هرگونه دغدغه و نگرانی، خواب و خیالی بیش نیست.انسانهای جسور و بااراده از مشکلات هراسی به دل راه نمی دهند.کسی که می خواهد به موفقیت برسد،باید با گامهایی استوار پیش رود. دستیابی به موفقیت حاصل حرکت و پویایی است،نه توقف و ایستایی.               کیم وو-چونگ درکتاب سنگفرش هر خیابان از طلاست می گوید: *زندگی نه یک مسیر روان و صیقل یافته است و نه بستری از گلهای سرخ.به یاد داشته باشید که گلهای سرخ هم پراز تیغهای تیز و برنده است.*

نقشه گنج

تهیه *نقشه گنج* تکنیکی بسیار قدرتمند و همچنین مفرح است.نقشه گنج،تصویر مادی و عملی واقعیت دلخواه شماست.این نقشه ارزشمند است؛چون میتواند تصویری روشن و کاملا مشخص بیافریند و انرژی لازم را به سوی هدف شما جذب و متمرکز کند.این نقشه برای ظهور هدفتان همان کاری را می کند که یک نقشه ساختمانی برای بنا.

میتوانید نقشه گنج را طراحی یا نقاشی کنید،یا با استفاده از بریده های عکسها و کلمات روزنامه ها و مجلات و کتابها و کارتها و تصاویر تهیه کنید.اگر نقشه شما یک شاهکار هنری نشد،نگران نشوید.نقشه های ساده و کودکانه همان قدر موثر هستند که بزرگترین شاهکارهای هنری!

در اصل نقشه گنج باید صحنه دلخواه شما را به آن صورت نشانتان دهد که گویی هدفتان کاملا تحقق یافته است.این فرایند گامی قدرتمند به سوی تجلی اهداف و رویاهایتان است،بعد از تهیه،روزی چند دقیقه را در آرامش صرف نگریستن به آن بکنید،و گهگاه در طول روز به آن بیندیشید.تنها کاری که باید بکنید همین است و بس.

به کار تهیه نقشه گنج بپردازید و از آن لذت فراوان ببرید.                         
از کتاب * تجسم خلاق* اثر *شاکتی گواین*  

معرفی یک کتاب بی نظیر

کتاب * تجسم خلاق*(اثر شاکتی گواین،ترجمه گیتی خوشدل) مقدمه و تمرینی برای استفاده از انرژی ذهنی برای ایجاد تحول ، و بهبود سلامت و زیبایی و توانگری و ثروت و روابط دلخواه و برآوردن همه خواسته ها و آرزوهاست.

خانم شاکتی گواین، آموزگار بلندآوازه، در این کتاب تمرینها و مراقبه ها و عبارتهای تاکیدی و فنون دیگری را ارایه میدهد که تمرین همه آنها آسان و عملی است و همگی نیکویی کامل زندگی را برایمان به ارمغان می آورد و این امکان را به ما می دهد که موجوداتی تابناک شویم و با اندیشه ها و مفاهیم مثبت، در واقعیت نیز دگرگونیهای مثبت پدید آوریم.

هزاران تن از خوانندگان این کتاب،پیشاپیش از این کتاب برای کشف خویشتن و خودشناسی و اتصال آگاهانه با ضمیر برتر خویش، و آفرینش دگرگونیهای پویا در زندگی خود بهره مند شده اند.

دست در دست تجسم خلاق،شما نیز بی تردید معجزه های بیشمار خواهید آفرید.

شکست تنها یک چیز را ثابت می کند:
اینکه اراده و قصدمان برای پیروزی کافی نبوده است.

از آهسته رفتن نترس،از ایستادن بترس.

زنی سالخورده کشان کشان راهی را می پیمود که ناگهان جوانی سررسید و از او سراغ مغازه ای را گرفت.زن پس از مدتی پر حرفی که سرانجام نتوانست آدرس را درست و حسابی شرح دهد،پیشنهاد کرد جوان را همراهی کند.راه افتادند و مشغول صحبت شدند.اتفاقا مسیر کمی سربالایی بود و راه رفتن برای زن مشکل،اما او با نیرویی فوق العاده تمام راه را طی کرد و مغازه را به پسرک نشان داد.جوان که بسیار شرمنده شده بود،از او تشکر کرد اما زن سالخورده گفت:لازم به تشکر نیست.من باید از تو ممنون باشم.جوان حیرت زده پرسید:چرا شما؟
جواب داد:تو امروز به من ثابت کردی که هنوز هم می توانم کار مثبتی انجام دهم و به کسی کمک کنم.بنابراین از اینکه احساس مفید بودن را در من زنده کردی،بسیار متشکرم.

اعتماد به نفس چگونه به وجود می آید؟

ایمان و اعتماد نیروهای خلاقه و سازنده اهداف بشرند که به خودشکوفایی و پیشرفت می انجامند و موجب پیشروی انسان در مسیر اهدافش می شوند.با اعتماد واقعی و خالصانه در حقیقت باورهایمان را نسبت به خویش عمیقتر می کنیم که این خود موجب دلگرمی، پشتکار و سختکوشی می شود.
راههایی ساده و عملی برای تقویت اعتماد به نفس:
 

  • افکارتان را پیشا پیش بر موفقیت متمرکز کنید.
  • با تمرکز بر استعدادها ،توانایی و امکانات خود نیروهای درونیتان را
    تقویت کنید.
  • سعی کنید با تکرار کلمات امیدبخش و دلگرم کننده روحیه خود را از هر لحاظ قویتر سازید.
  • در پی اهدافتان باشید و فکر تایید از جانب دیگران را از خود دور کنید.
  • از شکست هراسی به دل راه ندهید،زیرا شکست آغاز پیروزی است.
  • امید و ایمان را باور داشته باشید و آنرا شعار خویش سازید.
  • دائما به خود تلقین های مثبت کنید،مثل *من می توانم.*
  • از میان هدفهایتان اول به سراغ موردی بروید که امید بیشتری به موفقیتش دارید.
  • برای رفع هر مساله به مغزتان رجوع کنید و از آن کمک بخواهید.

به یاد داشته باشید که اگر اراده کنید و استقامت داشته باشید،بی شک موفق می شوید.

اراده همچون موتوری است که شخص را به پیش می برد.

هلن کلر که بود؟

دختری نابینا،از گوش کر و از زبان لال.آیا اینهمه کم لطفی که طبیعت در حق این موجود بیگناه روا داشته بود،کافی نبود تا او امید به زیستن را از دست بدهد و به ضعف و ناتوانی اش در دستیابی به موفقیت پی ببرد؟
با این حال او در ۲۰ سالگی ادبیات آلمانی،فرانسه و انگلیسی را فرا گرفت و بعدها در رشته های مختلف دیگر آموزش دید.هلن کلر به کمک آموزگار خود آن سولیوان، سر کلاس می نشست و با ضربه انگشتان او بر بدن خود،کلمات را هجی می کرد و مطالب درسی را می آموخت.
یازده کتاب نوشت،از زندگی خود فیلمی ساخت و خود نیز در آن بازی کرد.با دست گذاشتن بر روی پیانو میتوانست از موسیقی لذت برد.
همچنین وقتی دستش را کنار دهان طرف مقابل قرار میداد،از حرکت لبهای او متوجه صحبتهایش میشد.اگر هلن روزی با شما دست میداد و ۵ سال بعد نیز همین عمل را تکرار میکرد،شما را می شناخت.او حتی
با شطرنج مخصوصی که برای خود ساخته بود،بازی میکرد.او با بیشتر
روسای جمهور دنیا ملاقاتهایی داشته و مسافرتهای بسیاری به سراسر دنیا کرده است.او زنی مقاوم و شکست ناپذیر و همواره الهام بخش دیگران بوده است.

جهان هرکس به وسعت فکر اوست.

هرگز چیزی تغییر نیافته،این ماییم که عوض می شویم.

بیل نقره ای

اگر به بیل،این وسیله ساده کشاورزان نگاه کنیم،متوجه می شویم لبه آن که دائما با زمین در تماس است و بیشترین فشار را متحمل می شود، به رنگ نقره ای درآمده اما قسمتهای بالاترش چنین نیست،به طوری که وقتی به انتهای صفحه آن می رسیم،می بینیم که کاملا سیاهرنگ و به رنگ آهن است.جسم و روح انسان نیز بدین گونه است.
هرچه بیشتر تلاش کنیم و از خود فعالیت و تحرک نشان دهیم، به همان اندازه شادابتر،سرزنده تر و راضی تر خواهیم بود.

برای درک بهتر موضوع به این گفته نایتین گلتوجه کنید:((در سفری که با پسرم به دریای شمال گینه نو داشتم،مشاهده کردم که مرجانهای وسط دریا،آنجایی که آب آرام است،عمدتا رنگ باخته و فاقد حیات به نظر می رسند،اما مرجانهای نقاط ناآرام دریا،جایی که جذر و مد آنها را به این طرف و آن طرف می برد،درخشان و شفاف اند.از راهنمای خود علت را پرسیدم.جواب داد:مساله خیلی ساده است.مرجانهای محلهای آرام درگیر هیچ نوع مبارزه در زندگی نبوده اند،در حالیکه مرجانهایی که در معرض کشاکش دریا هستند،رشد و جلای بهتری پیدا می کنند.))

آیا شکست پایان کار است؟

 می گویند از شکست فاجعه نسازید بلکه دلایل انرا جستجو کنید و از این زاویه به موضوع نگاه کنید که چگونه می توان از جاده شکست راهی به سوی موفقیت گشود.آغاز هر شکست بسیار غم انگیز و غیرقابل تحمل است اما با گذشت زمان درد ناشی از ان کمتر می شود و سرانجام درمان مییابد.پس صبر و شکیبایی به خرج دهید و هرگز مغلوب افت و خیزهای بازی زندگی نشوید تا بتوانید نیروی دوباره برخاستن و آغاز کردن را در خود تقویت کنید.به یاد داشته باشید* آخرین کلید باقی مانده شاید باز گشاینده قفل در باشد.*