خب از موج سوم به اندازه کافی صحبت شده. اما حالا میخوام خبر از موج بعدی بدم:
کتابی که تصویر جلدش رو در بالا میبینین کتابیه با عنوان "موج 4 : نتورگ مارکتینگ در سده 21م" نوشته "ریچارد پو".
ریچارد پو خبرنگار و نویسنده پرمخاطب نیویورک تایمز هست. تنها یکی از عناوین کتابهای پو بیشتر از 300هزار جلد در ایالات متحده به فروش رسیده؛ و چندین عنوان از اونها در خارج از مرزهای ایالات متحده هم به بیش از 50 زبان زنده دنیا منتشر شدهن.
پو نویسنده کتابهایی از قبیل "جنگ محرمانه هیلاری کلینتون" ، "بارقه سیاه، شعله سپید" و "فاکتور اینشتین" هست. این نویسنده برنده جایزه Star of Excellence هم شده و علاوه بر نیویورکتایمز نوشتههاش در نشریاتی از قبیل NewsMax ، New York Post ، Success Magazine ، East Village Eye ، Wall Street Journal ، USA Today و BusinessWeek هم منتشر میشهن.
اما درمورد کتاب؛ در این کتاب که دنبالهای بر موج سوم هست، پو توضیح میده که چرا نتورک مارکتینگ ایجاد شده تا در عصر اینترنت اصطلاحا بترکونه! همینطور نشون میده که شما چطور میتونین در این ساختار به پول برسین، مالکیت تجاری و درآمد بالاتری به دست بیارین؛ و به سطح بیسابقهای از آزادی و استقلال مالی دست پیدا کنین.
این کتاب 300 صفحهای شامل 12 بخش و 40 فصل هست.
منبع:گلد کوئست ایرانیان
Vijay Eswaran
کتاب در قلمرو سکوت نوشته "وی جی اسواران" مدیر عامل شرکت گلدکوئست
این کتاب گنجینه بزرگی از دانش، معرفت و خرد است و "وی جی اسواران " در این کتاب نشان میدهد که چطور به خودشناسی که لازمه رسیدن به خداشناسی است رسیده است. این کتاب درباره گلدکوئست نیست. در مورد هیچ نوع تجارتی نیست بلکه چگونگی سیر معرفت و خرد را در یک انسان نشان میدهد.
اگر بگوئیم که گلدکوئست انسان واقعی میسازد سخن به گزافه نگفته ایم زیرا نمونه های بارزی از این انسانها را میشناسیم که گر چه با هدف تجارت وارد این عرصه شده اند ولی بعد از مدتی به گنجینه های با ارزشتری دست پیدا کردند. "وی جی اسواران" یک نمونه از این انسانهاست. وی که قبلا مدیر عامل بخش مهمی در شرکت IBM غول ماشینهای کامپیوتری دنیا بوده است به مدت بیش از بیست سال با دکتر آلیس یوهانا درباره نتورک مارکتینگ و تجارتهای مشابه تحقیق کرده است که نتیجه این تحقیقات تاسیس شرکت بین المللی کوئست اینترنشنال است. وی که به گفته خودش با هدف کسب درآمد برا ی خودش و مردم کم درآمد دست به این تجارت زده است بعد از مدتی به مروارید های بی همتای معرفت و حکمت دست یافته است. امید است همگی جوانهای بالیاقت، باهوش و بااستعداد ایرانی با حرکت در این وادی و مسیر به حق لگدمال شده خود و سعادت واقعی دست یابند.
مطالعه این کتاب را به تمام مردم شریف و معرفت خواه ایرانی توصیه میکنیم.
قسمتی از نوشته های وی جی اسواران در کتاب در قلمرو سکوت:
در تمرین بودن در "قلمروسکوت" تارهای صوتی تو خاموش می مانند و سایر حسها فعالتر عمل میکنند به ویژه حس شنوایی تو. در این حالت درک تو شفاف تر و سریعتر خواهد بود. "در قلمرو سکوت" به تو می آموزد که چگونه در این دنیا زندگی کنی. یا به تعبیر شمس در میان باشی و تنها باشی.
از طریق تفکر هر روزه، به آهستگی خود را به سطحی از آگاهی میرسانی که حتی میتوانی وقوع معجزه را انتظار داشته باشی. به کمک سکوت، ذهن و قلب تو دست در دست یکدیگر کار میکنند و آن نیروی نامرئی در درون تو فعالیت آغاز میکند.
این آگاهی درونی مرزی نمیشناسد و با عروج به سطوح بالاتری از آگاهی، به چیزی دست خواهی یافت که بسیار فراتر از دانش کنونی توست. این آگاهی والا، خرد خود را به گونه ای مداوم و ابدی در تو بنا می نهد. فعالیت جهان خارج متوقف میشود و خود را در مکانی نفوذ ناپذیر در بطن ذات خود خواهی یافت.
با تمرین بودن در " قلمرو سکوت " بزودی به نیروی درونی خود برای مهار زندگی چنگ خواهی زد و به کارهایی همت میکنی که باید.
خلاق تر خواهی شد، کسب و کارت موفق تر پیش خواهد رفت و مناسباتت رضایت بخش تر خواهد شد.
وی جی. اسواران
با وجود گذشت بیش از 5 سال از فعالیت شرکت گلدکوئیست در ایران، هنوز عده زیادی نسبت به قانونی یا غیر قانونی بودن فعالیت این شرکت دچار تردید هستند. این تردید و سرگردانی نتیجه فعالیتهای مقطعی و تفاهم نامهها، مخالفتها و نبود یک اقدام جدی از سوی مسئولان است و باعث شده افراد نسبت به این خبرها بیتفاوت باشند و به راحتی از کنار آن عبور کنند. مطالبی از قبیل : فعالیت در گلدکوئیست غیر قانونی است، حرام است و کلاهبرداری و از طرفی مطالب دیگری از قبیل گلدکوئیس خسارت مالباختگان را میدهد، ثبت دفتر نمایندگی گلدکوئیست در ایران و کار کردن این شرکت براساس ضوابط ایران و بعد از این تفاهم نامهها، حال شاهد اقدام مجلس برای جلوگیری از فعالیت این شرکتها و دستگیری چندین نفر در مشهد هستیم که هنوز در بازداشت به سر میبرند به راستی فعالیت گلد کوئیست غیر قانونی است و جرم به حساب میآید افراد دستگیر شده به چه جرمی بازداشت شدهاند؟ آیا امکان تبرئه آنها وجود دارد؟ بر همین اساس و برای بررسی این پرونده به سراغ دو نفر از حقوقدانان و کلای دادگستری میرویم و فعالیت گلدکوئیست را از نظر حقوقی بررسی میکنیم. دکتر سید مهدی موسوی شهری (وکیل پایه یک دادگستری و عضو هیاءت علمی دانشگاه) و مرتضی ساعی جمال آباد (وکمیل پایه یک ددادگستری) دو حقوقدانی هستند که در این باره با «پول» به گفتگو نشستهاند. گفت و گو با حقوقدانان درباره شکل حقوقی بازاریابی شبکهای گفدکوئیست: خارج از تعریف جرم آقای مرتضی ساعی جهان آباد نظر شما راجع به تجارت الکترونیک و به طور کلی اینکه چرا تجارت الکترونیکی تا این اندازه رشد کرده چیست؟ موسوی: بحث تجارت الکترونیکی چیز جدیدی نیست. تجارت الکترونیکی به این معناست که یک کالا مستقیماً از تولید کننده به مصرف کننده برسد در این میان واسطهها حذف شوند. تجارت الکترونیک شیوه جیدید است که علی القاعده اصول تجارتب سنتی در این شیوه کاربرد ندارد و شیوه جدید مختص خود را دارد که استفاده از این روش تجارت در آینده اجتناب ناپذیر است. روز به روز بر تعداد شرکتهای مختلفی که با توجه به این شیوه محصولات خود را به فروش میرسانند افزوده میشود به طوری که تجارت الکترونیکی ، انقلاب و آداب و رسوم تجارت سنتی ایجاد کرده و سرعت و صرفه جویی را به نحوه چشمگیری تغییر داده است. بر همین اساس حجم تجارت الکترونیکی در اروپا سال 2004 بالغ بر 1600 میلیارد دلار بوده است که پیش بینی شده ظرف 2 یا 3 سالاینده بالغ بر 25 درصد کل تجارت جهانی را به خود اختصاص دهد. تحقیقات و پژوهش هاهم نشان میدهد مؤثر است در امر پذیرش و به کارگیری تجارت الکترونیکی عوامل متعدددی از قبیل قابلیت اتصال مردم به شبکه، اوضاع و احوال کسب و کار، وجود قوانین مناسب و زیر ساختهای حقوقی، اجتماعی و فرهنگی که نقش اساسی را در پیشرفت و موفقیت این تجارت به خود اختصاص داده است. بحث تجارت الکترونیک در میان مردم با فعالیت شرکت گلدکوئیست روع شد توضیحاتی در رابطه با این شرکت ارائه کنید که آیا این شرکت فعالیتش بر طبق تجارت الکترونیک است یا خیر؟ ساعی: گلدکوئیست شرکتی است که در سال 1998 در کشور هنگ کنگ شروع به فعالیت کرده و امروزه در زمینههای مختلفی فعالیت میکند. از جمله میتوان فروش شبکههای کلکسیونری که قواعد مربوط به فروش آن برگرفته از اصول تجارت الکترونیکی است اشاره کرد که هر شخص با خرید یک محصول و TC وارد مجموعه شده و در صورت تمایل شروع به فعالیت و کسب و کار با پورسانتهایی که مشخص است، میکند. نحوه فعالیت این اشخاص به این صورت است که با معرفی کردن 2 نفر به فروشنده اصلی یا شرکت گلدکوئیست و متعادل کردن 3 نفر در دو دست خود مبلغی مشخص را به عنوان پروسانت دریافت میکنند. قابل توضیح است که این یک سیستم شبکه است و بر خلاف آنچه در سطح جامعه شایع شده به صورت هرمی نیست. شرکت گلدکوئیست شرکتی است که بیش از 5 سال است که در ایران در حال فعالیت است و در طول این 5 سال ایرادات بسیاری برآن وارد شده است که عمده این ایرادات در ایل آورده شده است حال به بررسی این ایرادات از دید دکتر سید مهندی موسوی شهری میپردازیم؟ موسوی: عمده ایراداتی که مخالفان به شرکت گلدکوئیست میگیرند را میتوان در 12 مورد مطرح کرد. این ایرادات عبارتند از: 1- این طرح مجازی است. 2- به طور ضمنی الزام به فروش ایجاد میکند. 3- نابرابری فاحش قیمت کالا با خود کالا 4- عدم پرداخت حقوق دولتی همچون حقوق گمرکی توسط وارد کننده و مالیات توسط گیرنده پورسانت. 5- خروج ارز 6- نیرویی که بایستی برای تولید استفاده شود و به سمت دلالی میرود. 7- نیروی انسانی زیادی در ایران صرف بازاریابی کالاها خارجی میشود. 8- نظارت دولتی وجود ندارد. 9- وابستگی ایجاد میکند و اگر سیستم قطع شود تلاشهای خود و یر مجموعه وی ضایع میشود. 10- ثبات و پایداری ندارد و هر زمان ممکن است قطع شود. 11- خریداران در عوض کردن شرایط فروش و پورسانت نقشی ندارند و اگر شرکت بخواهد نحوه کار خود را تغییر دهد خریداران که ذینفعهای اصلی آن هستند نمیتوانند مانع تغییر آن شوند و هر آن ممکن است ضرر کنند. 12- نوع فعالیت گلدکوئیست برای کلکسیونرها خوب است. اینک به بررسی هر کدام از این ایرادات از دیدگاه دکتر موسوی شهری میپردازیم. برخی میگویند این تجارت مجازی است و توجیه یا ارزش اقتصادی ندارد نظر شما چیست؟ ساعی: منظور مخالفان از مجازی بودن، مشخص نیست. اگر منظور از مجای بودن این است که شما با یک صفحه نمایشگر کامپیوتر و سیستم اینترنت ارتباط دارید محل و ای خاصی را نمیبینید، کارکنان و مدیران خاصی مجموعه را نمیبینند که با آنها قرار داد لفظی ببندید، درست است. این سیستم مجازی است زیرا شما اطلاعات خود را از طریق اینترنت به دست میآورید و دادهها و پیامها و امضایی که در فضای مجازی موجود است ملاک تصمیمگیری شما است. ولی اگر منظور از مجاری بودن این است که پشت این قضیه هیچگونه مدیریتی وجود ندارد یا هیچگونه مسئولیتی نیست یا هیچ سازمان بینالمللی بر آنها نظارت نمیکند و به طور کلی جا و مکان خاصی هدارد درست نیست، چرا که حتی نام و مشخصات مدیران فعال این سیستم با نمونههای امضای آنها که با تأیید سازمانهای بینالمللی ریده است و همچنین بانکهای معتبر که با این شرکتها همکاری میکند. وجود دارد و قابل شناسایی هستند. از طرفی این سایت از طرف very sign از لحاظ صحت و اصالت امضا تایید شده است. گفتنی است چکهای مشتریان توسط بانک خاصی صادر میشود که در عرصه بینالمللی شناخته شده و معتبر است. یک نکته مهم را در خصوص امای الکترونیکی بایستی دانست و آن اینکه امضای الکترونیکی پس از ثبت نزد مراجع خاصی تصدیق میشود، گواهی میشود و به عنوان یک امضای دیجیتال و مسلم الصدور تلقی و تأیید میشود که گلدکوئیست این وضعیت را دارد. این امضا الکترونیکی با دیجیتال قابل استناد است. به این معنا که هویت امضا کننده را نشان داده و منحصر به فرد است. این امضا جنبه رسمیت به اطلاعاتتان میدهد و قطعی است. این امر میتواند نشان دهنده ایجاب قطعی این شرکت مبنی بر فروش کالاهای خودش و اعطای پورسانت برای بازریابان و دلالانش باشد و در عرصه تجارت بینالمللی قابل پذیرش است. به طور مثال دو ماده 1633 قانون مدنی ایالت کالیفرنیا در خصوص امضاهای دیجیتال و الکترونیک چنین آمده است: الف ـ نمیتوان هیچ مدرک یا امضای را به صرف اینکه به شکل الکترونیکی است فاقد آثار حقوقی دانست. ب ـ هیچ قراردادی را نمیتوان به علت اینکه انعقاد آن به کمک وسایل یا مدارک یا امکانات الکترونیکی مدرک الکترونیکی از این حیث کفایت میکند. بنابراین میبینیم که امضای الکترونیکی در عرصه تجارت بینالمللی چه ارزشی را داراست. در خصوص ایراد دوم آیا واقعاً خریداران ملزم به فروش اجنسا گلدکوئیست هستند و یا آین یک ایراد است؟ موسوی شهری ـ در خصوص ایراد مربوط به الزام خریدار به فروش اجناس گلدکوئیست یادآوری این نکته ضروری است که به هیچ عنوان الزامی در بین نیست، این الزام تنها از ناحیه فروشنده صورت پذیرفته است، به این معنی که شما در صورت تمایل و میل به فعالیت تجاری یا متعادل کردن 3 نفر در سمت راست و 3 نفر در سمت چپ مبلغی به عنوان پاداش (پورسانت) دریافت خواهید کرد. لذا خریدار محصول گلدکوئیست در انجام فعالیت مربوط کاملاً مختار است و هیچ الزامی در این خصوص وجود ندارد که متعاقباً راهکار حقوقی مربوط به مشابهت آن با نهادهای حقوقی قابیل قبول در شروع و قوانین داخل ایران توضیح داده خواهد شد. یکی از ایراداتی که به این شرکت میگیرند این است که میگویند ارزش سکههای گلدکوئیست گرانتر از ارزش طلای آن است . نظر شما در این مورد چیست؟ موسوی شهری ـ ما به چند نکته که باید توجه کنیم؟ برای توضیح و پاسخ به این ایراد بایستی به نکات ذیل توجه کنیم، اولاً فاکتور زمان مهم است. ما کالایی را که امروز میخریم مممکن است چند سال بعد بفروشیم. چه بسا بسیاری از کالاها در اثر مرور زمان کاهش قیمت پیدا می کنند. در حالی که محصولات گلدکوئیست به جهت رشد چشمگیر طلا، کیفیت محصول، همچنین تعداد محدود تولید، ساخت عرضه این محصولات و سمبلیک بودن طرح در چند سال آینده رشد قیمتی چشمگیری پیدا میکنند به ویژه اینکه مشتری با در نظر گرفتن چنین فاکتوری وارد این عرضه میشود. ثانیا مکان کالامهم است.ممکن است کالاهایی در برخی از کشورها ارزشی پایین داشته باشدودر سایر کشورها ارزش بالا داشته باشد.این امر بستگی به نگاه مردم آن نقاط به این کالادارد .همین سلایق و نوع استفاده مردم از کالا است که بر کالایی ارزش خاصی می گذارد . ثالثا باید ببینیم هدف از خرید چیست؟ خریداران محصولات گلدکوئست سه چیز را قاطعانه میدانند وبا علم بر این سه چیز این کالا را خریداری میکنند تعداد محدود ومرغوبیت کالا وسمبلیک بودن کالاآن.آنها هدف از خرید چنین کالایی به صورت محدود ومرغوب عرضه میشود را اخذ پورسانت وارزش افزوده آن در آینده میدانند به نظر میرسد .اگر ما مطالب فوق را در نظر بگیریم ایراد مربوط عدم برابری قیمت کالا با خود کالا در زمان خرید مرتفع میشود .رابعا کیفیت محصول مهم است محصولات گلدکوئست به دلیل شیوه ضرب سکه ها از کیفیت مناسبی برخوردار است که این امر به زیبایی سکه ها افزوده است و به همین دلیل این سکه ها در بازار جهانی با ارزش هستند. خروج ارز یکی از شایع ترین ایراداتی است که به گلد کوئست می گیرند آیا واقعا شرکت هایی مانند گلد کوئستمنجر به ضربه زدن به اقتصاد کشور میشود؟ موسوی شهری در خصوص ایراد فوق باید گفت:کاملا خروج ارزش به واسطه این فعالیت صورت نمی گیرد چرا که یک قسمت از مبلغ مذکور به صورت طلای 24عیار وارد کشور میشود و مبالغی به صورت پورسانت عاید خریداران قبلی می گردد . بنابراین به طور کلی کل مبالغ خرید به صورت ارز از کشور خارج نمیشود .ضمن اینکه میزان خروج ارز مربوط در مقایسه با خروج ارزی که باعث گشت و گذارهایی که بی مورد و خرید لوازم لوکس انجام می گیرد به مراتب کمر است و قابل مقایسه نیست .در ضمن اگر از زاویه دیگر به این حرفه نگریسته شود ایجاد اشتغال برای عده ای از جوانان که جویای کار هستند در مقابل این میزان خروج ارزش قابل مقایسه نیست .قابل اغماض است . ایراد دیگری که مطرح میشود در خصوص عدم پرداخت حقوق دولتی است نظر شما در این خصوص چیست ؟موسوی شهری بخشی از حقوق گمرکی به دولت تعلق می گیرد و بخشی دیگر مالیات است که توسط گیرنده طلا و خریدار ایرانی و مالیات بر پورسانت هایی که باید اخذ کند مطرح می شود .این ایراد منطقی است و توسط گمرک و کارشناسان وزارت اقتصاد و دارایی قابل حل است و دلیلی ندارد به خاطر چنین دلیلی که قابل حل است حکم بر ممنوعیت و زیر سوال بردن و یک نهاد حقوقی (تجارت الکترونیک)بدهیم. جواب شما در پاسخ به ایراد ششم چیست ؟ موسوی شهری:دلا لی در دنیا شغل شناخته شده ای است اگر دلالی نباشد تولید کننده هم به منافع اقتصادی مطلوب مورد نظر نمی رسد زیرا مصرف کننده بایستی از جزئیات کالا و موارد استفاده از آن (کیفیت و مبلغ)زمان و مکان تحویل مطلع شود .دلال در در نحوه و شیوه ارائه اطلا عات نقش بسیار مهمی را ایفا می کند .بنا بر این همان قدر که تولید مهم است دلالی هم اهمیت دارد و نمی توانیم نسبت به آن بی توجه باشیم .دلالی یک شغل است ضمن اینکه در قانون تجارت ایران نیز تاجر شناخته شده است زیرا گردش ثروت را تسهیل می کندو از لحاظ اجتماعی هم در رفع بیکاری و ایجاد اشتغال نقش بسزایی دارد . ایراد هفتم مربوط به این است که نیروی زیاد مصرف بازار یابی کالا های خارجی میشود آیا این جرم محسوب می شود ؟ موسوی شهری :بازار یابی شبکه ای شیوه جدید برای تبادل اطلاعات و خرید محصول در کل دنیا می شود ایرانیان نیز می توانند کالا هایی را تولید و به عرصه جهانی ارائه دهند تا نیروی انسانی خارج صرف بازار یابی کالا های ایرانی شود .بنابر این این ایراد درستی نیست و اگر ما در مقابل گلد کوئست چنین ایرادی را بگیریم فردا که مقررات wto در ایران حاکم شود و در های تجارت جهانی به روی ایران باز شود تکلیف چیست؟آیا بهتر نیست که جامعه ایرانی با بازار یابی شبکه ای آشنا شود تا هنگامی که در های بازار جهانی به روی ایران باز شد آنها غافلگیر نشوند و آمادگی نسبی برای پذیرش و از طرفی مقابله با مقررات wtoو تجارت جهانی داشته باشد .لازم است به این نکته توجه کنیم که بازار یابی شبکه ای اولا مشکل بیکاری را تا حدودی مرتفع می کند ثانیا کسانی که وارد این کار می شود اگر بخواهد موفق بشود باید یک سری مطالعات روانشناسی و جامعه شناسی و اقتصادی داشته باشد .بنا بر این سطح اطلا عات جا معه بسیار بالا می رود که به نظر می رسد کمک زیادی به ارتقای سطح دا نش جامعه می کند . از طرف دیگر موجب رفع رخوت و سستی که در جامعه ما به نحو فراگیر توسعه پیدا می شود و به این تر تیب افسردگی در بین فعالان بازار یابی شبکه ای رخت بر می بندد چون برای آنها این امیدواری ایجاد می شود . به نظر شما آیا نظارت دولتی برای بازاریابی شبکه ای اهمیت دارد؟ موسوی شهری:نظارت باید وجود داشته باشد .به نظر می رسد که با توجه به وجود مواد 66الی77قانون تجارت الکترو نیکی مصوب 19/9/1382مجلس شورای اسلامی و قانون حمایت از حقوق پدید آورندگان نرم افزار های رایانه ای مصوب 1379این نظارت پیش بینی شده است ودر قانون نمونه راجع به تجارت الکترونیک کمیسیون سازمان تجارت سازمان ملل (آنسیترال)مقررات مناسبی راجع به نظارت بین المللی وضع شده بنا بر این با وجود چنین قوانینی ایراد نظارت دولتی ایراد دقیقی نیست و با این وجود ما با اصل نظارت کاملا موافق هستیم خواهد بود به ویژه اینکه شرکت در خارج از ایران است و ممکن است حقوق ایرانیان تضییع شود. در خصوص ایراد نهم مبنی بر اینکه وا بستگی به سیستم واردشده آیا این طور است .یعنی اگر این شرکت تعطیل شود حقوق بسیاری از افراد ضایع می شود . آیا این ایراد است ؟ موسوی شهری:پاسخ به این سوال می توان گفت منظور مخالفان این است که سیستم قطع شد کسی که تازه وارد شده عملا از دور خارج میشود. می توان گفت همه مشاغل تا حدودی این ایراد را دارند .یک وکیل دادگستری یا پزشک کارش به پر وانه کارش وابسته استو چنانچه پروانه اش باطل شود بدون آن پروانه نمی تواند به فعالیت خود ادامه دهد این ایراد نه جامع است نه منع. نظرتان در خصوص ایراد دهم که خریداران در عوض کردن مقررات فروش و اخذ پورسانت شرکت نقشی ندارند چیست؟ موسوی شهری:این ایراد نیز با توجه به مقررات و اصول کلی حاکم بر قراردادها پذیرفته نیست زیرا وقتی شرکت قرارداد حقوقی تنظیم می کند نسبت به افرادی که آن را قبول کرده اند دارای مسئو لیت است . طرف قرارداد بعد از قبول تعهد نمی توا ند شرا یط کاری خود را تغییر دهند و اگر هم شرکت بخواهد مقررات خود را تغییر دهد نسبت به افرادی که بعد آن را قبول می کنند قابل اعمال خوا هد بود .در این خصوص نمیتوانیم به ماده (5)قانون تجارت الکترونیک ایران مراجعه کنید که در این قانون مقرر شده که هرگونه تغییر در شرایط کاری ارتباطی به قبول کنندگان قبلی نخواهد داشت .آیا نحوه کار این شرکت فقط برای کلکسیونرهای خوب است؟ موسوی شهری:ارزش هر کار یا محصول و نوع استفاده از آن بستگی به دید اشخاص دارد. اگر بخش اعظم جامعه تمایل به داشتن یک کالای کلکسیونی با طرح ها ی مختلف داشته باشد آیا با مفاهیم حقوقی مخالف است ؟ هر شی که مالیات داشته باشد مشروع باشد و نفع عقلانی داشته باشد مال محسوب می شود و قابل معامله خواهد بود .طلا نیز به عنوان یکی از بارز ترین این کالا ها است که هم مشروع است و هم نفع عقلانی دارد و هم مالیات دارد بنا بر این چنین ایرادی قابل پذیرش نیست . پس از صحبت های آقای موسوی شهری اظهارات آقای ساعی را میشنویم . آیانحوه فعالیت گلدکوئست با قوانین و نهاد های حقوقی ما مشابهت یا تناسبی دارد یا خیر؟ ساعی:علیر غم اینکه قانون مدنی ماقدیمی است با این وجود نهادها و عقود مذکور در قانون مدنی به نحوی است که می توان بسیاری از عقود جدید را با آنها تطبیق داد .اگر به ماهیت عملکرد شرکت گلدکوئست توجه کنیم مشاهده می کنیم که شخص ابتدا با خرید یم سکه طلا وارد می شود . بنابراین ما یک عقد بیع داریمکه تمام شرایط صحت عقد بیع به ویژه شروط مقرر در ماده (190)قانون مدنی در آن موجود است . موضوع معامله سکه طلا است که دارای وزن و عیار مشخص و معین است و حتی قیمت سکه نیز موجود است و مشتری به نحوی می داند کهقیمت طلای خریدار شده با خود طلا در زمان خرید خیلی مطابقت ندارد با این وجود مبادرت به انعقاد قرارداد می کند بنابر این قصد و رضای طر فین وجود دارد هیچ چیز در این بین مجهول نیست . جالب اینکه شرکت گلد کوئیست از همین ابتدا به همه خریداران به طور واضح اطلاع داده است که فیمت سکه با خود طلا برابری نمی کند .وقتی گلد کوئست یک سکه طلا به مشتریان خود می فروشد (عقد بیع)در ضمن عقد بیع یک وعده (تعهد)یک طرفه را انقضا می کند مبنی براینکه اگر مشتری برای فروش سکه های گلد کوئست (تحت شرایط و مقرراتی که مقرر شده )بازار یابی می کنند پور سانت و حق دلالی مشخص و معینی پرداخت می کند . این وعده یک طرفه است مشتری می تواند اقدام به بازار یابی و دلالی کند و حق دلالی مشخص شده را دریافت یا اینکه به خرید سکه طلا اکتفا کند . مشابه این نحلیل حقوقی را ما در اجاره به شرط تملیک که یک عقد تجاری اسلامی است ودر قانون عملیات بانکی بدون ربا به أن اشاره شده است مشاهده می کنیم. شایسته ذکر است برخی ماهیت این تعهد یک جانبه شرکت گلد کوئست را ضمن عقد بیع درج شده است بیشتر با جعاله منطبق دانسته اند و معتقداند شرکت گلد کوئست یا شر کت های مشابه ضمن عقد بیع خود را ملزم می کند که چنا نچه خریدار سکه با شرایط و مقررا ت اعلام شده از طرف أن شرکت بازاریابی کند به عامل مبلغ معین تحت عنوان جعل پر داخت کند. به هر حال ماهیت چنین عقودی حتی اگر با نهاد دلالی یا جعاله به طور دقیق هم خوانی نداشته باشد طبق اصل صحت و مفاد ماده(10)قانون مدنی مقرر میداند قراردادهای خصوصی نسبت به کسانی که أنها را منعقد می کنند در صورتی که مخالف صریح قانون نباشد نافذ است و در عرصه بین المللی می توان به ماده1-1 اصول قراردادهای بازرگانی بین المللی تدوین شده به وسیله موسسه بین المللی وحدت حقوق خصوصی استناد نمود که در أن ماده مقرر شده است (طرفین مختارند قرارداد منعقد و مفاد و محتوی أن را تعیین کنند) نظر تان در مورد کلاهبرداری بودن فعالیت گلد کوئست چیست؟ ساعی:برای اینکه فعل یا ترک فعلی جرم شناخته شود می بایستی دارای سه عنصر قانونی مادی و معنوی باشد بنابراین تا فعلی دارای این سه عنصر نباشد أن فعل یا ترک فعل عنوان مجرمانه نداشته و مستحق مجازات نمی باشد در خصوص شرکت گلد کوئست نیز به نظر می با یست ابتدا نوع عملکرد شرکت گلد کوئست را با تعاریف قانونی و دو عنصر دیگر جرم مطا بقت داده سپس در خصوص کلاهبردار بودن یا نبودن أن اظهار نظر کرد . به طوری تعریف کلاهبرداری در ماده(67)چنین اظهار می دارد:هر کس در بستر مبادلات الکترونیک با سو استفاده و یا استفاده غیر مجاز از داده برنامه ها پیا مها وسیستم های رایانه ای و وسایل ارتباط از راه دور و ارتکاب افعالی نظیر ورود محو توقف داده پیام مداخله در عملکرد برنامه یا سیستم های پردازش خودکار و نظایر أن میشود و از این طریق برای خود یا دیگری وجوه اموال یا امتیازات مالی تحصیل کند و اموال دیگران را ببرد مجرم محسوب و علاوه بر رد مال به صا حبان اموال به حبس از (1)تا(3) سال و پرداخت جزای نقدی معادل مال ماخوذه محکوم می شود و ماده (1) قانون تشدید مجازات نیز به این شکل مقرر داشته است که هر کس از راه حیله و تقلب مردم را به وجود شر کت ها یا تجارت خانه ها یا کارخانه ها یا موسسات مو هوم یا به داشتن اموال و اختیارات واهی فریب دهد یا به امور غیر واقع امیدوار کند یا از حوادث و پیشامد های غیر واقع بتر ساند ویا اسم یا عنوان مجهول اختیار کند وبه یکی از وسایل مذکور ویا وسایل تقلبی دیگر وجوه ویا اموال ویا اسناد یا…..وامثال أن تحصیل کرده واز این راه مال دیگری را ببرد کلاهبردار است . حال با توجه به تعاریف قانونی فوق و نوع فعالیت و نحوه عملکرد شرکت گلد کوئست به نظر اینجانب هیچ انطباقی بین عملکرد شرکت گلد کوئست با 3عنصر قانونی مادی و معنوی جرم کلاهبرداری وجود ندارد چرا که نه عملکرد و فروش محصولات شرکت گلدکوئست غیر واقعی و موهوم است و نه وجود چنین شر کتی غیر واقعی است که چراخریداران محصولات گلدکوئست عملا هم محصولات خود را خریداری کرده و تحویل می گیرند و هم به جهت فعالیتی که در خصوص فروش محصولات شرکت گلد کوئست انجام می دهند پاداش خود را دریافت میدانند از طرفی دیگر کلیه شرایط صحت معاملات شرکت مذکور در ماده (190)قانون مدنی موجود است.
هفته نامه طاق بستان شماره ۱۵۱ دوشنبه ۱۰ مرداد ۱۳۸۴ صفحه ۶
اگر چه تشکیل یک تیم متحد و یک دست مشکل به نظر میرسد , اما پیچیده نیست و مسئله اصلی این است که سادگی آن حفظ شود .خواه در مقام مدیریت یک شرکت چند ملیتی باشیم , خواه مسئول یک قسمت کوچک در دل یک سازمان بزرگ و خواه عضو یک تیم کوچک .
در کارهای تیمی سازمان ها دو نکته به چشم می خورد: اول این که تیمی اصیل و واقعی در بیشتر سازمانها هم چنان دست نیافتنی است و دوم این که سازمان ها به این علت در کار تیمی شکست می خورند که ناآگاهانه در گیر پنج آفت خطرناک میشوند .
این آفت ها کاملا به هم چسبیده اند و نمیتوان آنها را از یکدیگر جدا کرد ولی هر یک از آنها میتوانند به کار تیمی آسیب زیادی وارد می کنند .
این آفت ها عبارتند از :
1- بی اعتمادی اعضای تیم به یکدیگر :
دلیل این آفت بی میلی تیم به آسیب پذیر شدن در میان جمع است . آن دسته از اعضای تیم که از صمیم قلب سفره دل خود را در حضور دیگران نمی گشایند و ضعف ها و خطاهای خود را پنهان می کنند زمینه بروز اعتماد را نابود می سازند .
2- ترس از برخورد :
در تیم هایی که بی اعتمادی حاکم باشد امکان برخورد صادقانه آرا و عقاید از بین میرود و جای آن را بحث های لفافه دار و اظهار نظرهای جانب دارانه میگیرد .
3- عدم تعهد :
نبود برخوردهای سالم , زمینه ساز مشکل دیگری میشود که عدم تعهد نام دارد . اگر افراد نتوانند در جریان بحث های باز و پرشور نظرهای خود را بگویند هیچ گاه و یا به ندرت خود را به تصمیم هایی که گرفته میشود پایبند میدانند , هر چند در نشست ها و در حضور دیگران تظاهر کنند که آن را پذیرفته اند .
4- پرهیز از مسئولیت پذیری :
عدم تعهد و مشارکت واقعی اعضای تیم , باعث میشود اعضا از زیر بار مسئولیت شانه خالی کنند .
5- بی توجهی به هدف و نتیجه کار :
نپذیرفتن مسئولیت , باعث بی توجه شدن اعضا به نتیجه کار میشود . زیرا اعضای تیم نیازهای فردی خود را بر هدف های تیمی ترجیح میدهند .
خصوصیات تیم های یک دست :
1- اعضا به یکدیگر اعتماد دارند .
2- درگیر بحث های آزاد و برخورد آرا و عقاید میشوند .
3- به تصمیم ها و برنامه ها متعهد هستند .
4- برای ثمر بخش کردن و اجرای آن تصمیم ها و برنامه ها از یکدیگر مسئولیت میخواهند .
5- همه فکر و ذکر آنها رسیدن به هدفهای جمعی است .
یک تیم همانند حلقه های یک زنجیر است . اگر نقص کوچکی در کار تیمی پدید آید تمام کار تیمی آسیب خواهد دید .
از طرف خدا برای ما
این چهار قانون خوشبختی و موفقیت را به خاطر بسپار:
شکر نعمتهای خود را به جای آر،منحصر بفرد بودن خود را نشان بده،گامی دیگربردار،از قدرت انتخاب خود عاقلانه استفاده کن.
نکته دیگری که ۴ مورد را کامل میکند،هر کاری را با عشق، عشق به خود،به دیگران،عشق به من انجام بده،اشکهایت را پاک کن،دست دراز کن، دست مرا بگیر و برخیز،محکم،اینک تو آگاه شده ای،تو بزرگترین معجزه جهان هستی.
پائولو کوئیلو
– به چه دلیل موفقیت بعضی از افراد در گلدکوئست کاهش می یابد .
**************************************************
1- به لیدر خود صددرصد اعتماد ندارند.
هیچ وقت بخاطر عمل کردن به سخنان لیدرشان ضرر نکرده اند ولی با این وجود باز شک می کنند و مدام در حال بحث کردن با لیدرشان هستند . در زمان حضرت موسی (ع) قوم بنی اسراییل معجزات زیادی از موسی دیدند آنها با چشم خود دیدند که میان دریای خروشان راهی باز شد و آبها کنار رفتند و یا دیدند که چوب دستی او تبدیل به یک مار شد و ... ولی با این وجود باز به موسی و خداوند متعال شک کردند و بعد از دیدن این همه معجزه باز رو به بت پرستی آوردند و یک گاو از جنس طلا ساختند و آنرا خدای خود دانستند . در زمان حضرت مسیح (ع) مردم معجزات زیادی از آن حضرت دیدند آنها با چشم خود دیدند که عیسی با اراده خدواند، مردگان را زنده می کرد ولی باز از بین بهترین یاران او ، افرادی بودند که به او خیانت کردند و حتی یکی از یارانش منکر شناخت او شد . اگر افراد به لیدر خود صد در صد اعتماد داشته باشند در این راه بسیار موفق خواهند بود.
2 – زود مغرور می شوند.
با بدست آوردن چند موفقیت کوچک ، به خود مغرور می شوند و دیگه در جلسات شرکت نمی کنند و با خود می گویند من دیگر همه چیز را بلد شدم احتیاجی هم به کسی ندارم و به دنبال اطلاعات بیشتر نمی روند.
3 – زود مأیوس می شوند.
تا چند تا " نه " می شنوند ، اعتماد به نفسشان کاهش می یابد و انگار سقف آسمان بر سرشان خراب شده و همه تقصیرها را هم به گردن یکدیگر می اندازند.
4 – اصول اولیه را به دلخواه خود تغییر می دهند.
نوشتن رویا و خواندن آن اولین سنگ بنای این کار می باشد ، ولی آنها این اصل را به دلایل من درآوردی رد می کنند و اهمیتی برای آن قائل نمی شوند و حتی به دیگران هم توصیه می کنند که آنرا جدی نگیرند .
5 – برایش وقت نمی گذارند.
برای همه چیز و همه کس وقتش را تنظیم می کند به جزء گلدکوئست ، برای دیدن فوتبال استقلال یا پرسپولیس هر جوری شده وقت می گذارد و آنرا تا آخر میبیند ولی برای گلدکوئست حتی هفته ای 10 دقیقه هم وقت ندارد و جالب اینجاست که بعد از چند ماه با همین روال کار، توقع دارد به سود هم برسد .
ادامه دارد...
به نام خدا
هدفم از ساخت این وبلاک آموزش بهتر مردم درباره نت ورک ماکتینگ بوده
امید وارم موفق باشم